در دامنه کوهستان زاگرس، در کردستان، میان بلوط های سبز ، روستایی ست نامش بیلو. مقصدِ لک‌لک‌های مهاجری که خانه هایشان در آفریقا را رها کرده اند، صدها کیلومتر به سمت شمال پرواز می‌کنند، تا در سفری دشوار ، آزمون زندگی را تجربه کنند. در مسیر جفت خود را پیدا می کنند و پیش از نوروز، در خانه ی جدیدشان در بیلو، بهار را جشن می گیرند.
بیلو پر از داستان است. داستانی از جنس بهار و زایش دوباره ، داستان کوشش مداوم درختانی که بلندای شاخه‌هایشان خانه ای امن می‌شود برای جوجه لک‌لک ها.
نام بیلو را از آنجا به امانت گرفته ایم، چون حکایت ما نیز از جنس تلاش است. تلاش برای زندگی، برای ساختن، و خلق آنچه که “خوب” نام دارد.
بیلو داستانی از طبیعت در سینه دارد، که از دل زمین آغاز می‌شود ، با ذرات نور خورشید جان میگیرد، نفسِ حیات بخش می پراکند و نامش را “درخت”می گذارند. پس از آن میراثش را به زمین می‌سپارد و پایان می‌یابد.
اکنون پیکر زیبا و بی‌جانش به دست ما رسیده است. از نیروی دستان و توان فکرمان کمک می گیریم، تا به او جان تازه ای ببخشیم و جاودانه‌اش کنیم. از آن محصولی ساخته ایم تا شما نیز بتوانید این کتاب داستان چوبی را بخوانید و به عزیزان خود هدیه دهید. می‌دانیم که سالها همراه شما خواهند بود و بخشی از زندگی شما می‌شوند. آنگاه پس از سالیان، با نقش‌های نهفته در جانشان، لحظه‌های شیرین زندگی را برایتان باز می‌گویند.